مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20569 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

چه كنيم كه بتوانيم نماز را مرتب و به موقع و با حضور قلب بخوانيم ؟
در نماز راز و رمز و اهداف چندي نهفته كه بعضي از آنها عبارت است از:
الف) ياد و ذكر خدا؛ زيرا انسان موجود فراموشكاري است. بنابر اين هرچند ساعت يك بار، با خواندن نماز خداي سبحان را ياد كرده و متذكر وجودلايتناهاي او ميشود.
ب ) وقتي انسان متذكر خدا بود و خدا را مراقب خويش ديد، قهراً از انجامگناه و منكرات شرم و حيا ميكند. بنابر اين يكي از اهداف نماز جلوگيري ازفحشا و منكرات است: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر».
ج ) هدف ديگر نماز عبوديت و خشوع و خضوع در پيشگاه مقام ربوبيتاست. به طور مؤدب ايستادن، ركوع كردن، جبين به خاك ساييدن، سجده ونشستن دو زانو و... همه نشانههاي خضوع است. و اين حقي است از خدايسبحان كه هر انساني موظف به اداي آن است. توجه داشته باشيد كه همينخشوع و خضوع، به تدريج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابرساير افراد متواضع ميكند. امام علي(ع) ميفرمايد: «ومن تعفير عتاق الوجوهبالتراب تواضعاً ؛ خداي سبحان نماز را مقرر داشت تا پيشاني از روي تواضع به خاكماليده شود»، (نهجالبلاغه). حضرت فاطمه(س) نيز ميفرمايد: «جعل اللهالصلاة تنزيها لكم من الكبر ؛ خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از كبر و
منيّت پاك گرداند».
د ) راز ديگري كه در نماز نهفته است تشكيل جماعتهاست. ويل دورانتمينويسد: بر هيچ انسان منصفي پوشيده نيست كه شركت مسلمانها درنمازهاي جماعت روزانه چه اثر خوبي در وحدت و تشكّل آنها دارد. با كميدقت ميتوان دريافت كه در سايه همين جماعتها و جمعههاست كه انسجامو اتحادي در اقشار مختلف ايجاد ميشود و در ساية آن بركات و ارزشهاييوجود دارد. از كارهاي عمراني يك منطقه گرفته تا راه حل ساير مشكلاتافراد و جامعه. آنچه ذكر شد بيانگر اين حقيقت است كه به هر حال يكي ازاهداف نماز، پاك و منزه ساختن روح انسان از كبر و منيت است؛ همچنان كهنماز بازدارنده انسان از لغزشها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان،همان نقشي را ايفا ميكند كه نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ايفامينمايد. اگر كسي ورزش رابراي مدت طولاني ترك كند، كمكم بدنش دچاريك نوع سستي و كسالت ميشود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد.
بنابر اين انسان بايد روزانه يا لااقل هفتهاي چند ساعت، به راهپيمايي وورزش بپرازد تا به تدريج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نيزچنين نيازي دارد، بايد هر روز اين نيايش و سرود مذهبي و اسلامي تكرارگردد تا به تدريج سلامت و شادابي روح انسان در سايه ياد حق احراز گردد.
در رابطه با نماز كتب زيادي نوشته شده است كه شما را به مطالعه آناهسفارش ميكنيم از جمله:
1-اسرارالصلوة ملكيتبريزي
2 - آداب الصلوة امام خميني
3 - آدابومستحباتنماز عباسعزيزي
4 -آشنايي با نماز محسن قرائتي
5-آموزشنماز محمد حسين فلاح زاده
6 -ارزش و اهميت نماز به زبان ساده صرفي
7 -اسرار الصلوة شهيد ثاني
8 -پرتوي از اسرار نماز محسنقرائتي
9 -پرستشآگاهانه محمدرضارضوانطلب
10 -تفسير نماز قرائتي
11 -لزوم توجه به نماز و دركحضورخداوند محمدتقيمصباحيزدي
12 -من نماز ميخوانم زيرا... محمود رضائي زاده
13 -هدايت نوجوان به سوي نماز علي قائمي
14 -نماز، زيباترين الگوي پرستش غلامعلي نعيمآبادي
15 -نماز وجامعهشناسي علي رضا وحدتپناه
16 -نمازشناسي حسن راشدي
پوچگرايي نيز علل و عوامل مختلفي دارد كه اهم آنها عبارت است از:
1- نداشتن فلسفة درست و اساسي در زندگي،
2- فقدان ايدهآل و آرمان عالي و معنوي،
3- سوء تربيت،
4- ناكامي و شكست در خواستهها،
5- تعارضات داخلي و ناتواني در حل آنها،
6- بحران هويت.
بهترين راه حل اين امور بينش و گرايش ژرف ديني است، زيرا همة اين اموردر تعاليم و آموزههاي ديني به عاليترين شكل، حل شده است.
براي آگاهي بيشتر ر.ك:
1- هدف از آفرينش انسان دكتر عبدالله نصري
2- ايدهآل زندگي و زندگي ايدهآل علامه محمد تقي جعفري
3- تكاپوي انديشهها علامه محمد تقي جعفري
4- آفرينش و انسان محمد تقي جعفري
توصيه ميشود براي غناي فكري خود كتابهاي شهيد مطهري را مطالعهفرماييد. در عين حال رها گشتن از چنگال يكنواختي زندگي تنها در گرو رشدعلمي و آگاهي نيست، بلكه ارتباط وثيق با خدا و انس دايم و رابطة عاشقانه بااو لازم و ضروري است. از اين رو در كنار مطالعات خود به عبادات تزكيه نفسو انجام پارهاي از مستحبات و نيز انجام خدمات اجتماعي بپردازيد.
ترديدي نيست كه آدمي در پييافتن توجيهي صحيح و منطقي براي زندگي وحركتهاي خويش است. هر كس در اينوادي بتواند بيشتر به حقيقت نزديكشود و آرمان خود را بر آن اساس پيريزي كند از تزلزلها و بيثباتيها، بيشتردر امان خواهد بود. روشن است كه آنچه موجب هراس ميگردد جهالتماست. به هر اندازه جهل از ميدان بيرون رود ثبات و آرامش جايگزين آنميگردد. امام سجاد (ع) ميفرمايد: «اگر من در اين جهان تنها باشم و فقطقرآن با من باشد هيچ هراسي نخواهم داشت». حال ما به هر ميزان كه برمعرفت خود با تفكر و انديشه و مطالعه بيفزاييم بيشتر به ثبات دست خواهيميافت. بنابراين لازم است خود را، جهان را و مكتب را خوب بشناسيم تا ازدلهرهها نجات يابيم. گرچه توضيح و تشريح همه آنچه كه بايد در اين زمينهداشت آسان نيست و در اين مختصر نميگنجد ولي اجمالي از آن را براي شمامينويسيم : جهان مظهري از قدرت و اراده فائقه خداوند بر همه چيز است وآفرينش نمودي از رحمت بيمنتهاي او در فيض بخشي به موجوداتي استكه آفريده است. در اين ميان انسان وضعيتي خاص دارد چرا كه موجودي برتراست كه خداوند نعمت عقل و خرد را به او عنايت كرده واو را از آزادي واختيار برخوردار ساخته است و براي نيل اين انسان به كمال علمي و عمليزمينههاييرا در اين جهان براي او فراهم آورده است. تمامي آنچه كه در صحنهتاريخ و جوامع اتفاق افتاده و ميافتد گوشهاي از اين نمايش عظيم است. بلياختلافها تفاوتها بالا و پايين شدنها و آنچه كه در مجموع تاريخ و جامعهناميده ميشود همه و همه در اين راستاست. و در يك كلام آزمون و امتحاني(نه به معناي امتحانات بشري) گسترده در جهان برقرار است و همه در حال«شدن» هستند و هر كس به نحوي در مسير اين شدن خوب و بد خود را بهنمايش خواهد گذاشت. پس هر آنچه كه هست براي كمال است ولي كمالي كهبا حركت اختياري انسان همراه است. بلي آدم اگر در بهشت عصيان كرد نموداختيار اوست و به همان دليل كه ميتواند عصيان كند ميتواند مطيع راه كمالباشد. حال در اين خيل عظيم انساني يكي قوي است و ديگري ضعيف؛شخصي زيباست و ديگري نازيبا و همه اينها انگيزههاي تفكر و حركت است.ارزش واقعي و حقيقي انسان به آن هويت و فعليتي است كه در مجموعهشخصيتي خود به آن نائل ميگردد نه آنچه كه گذراست و تنها براي مدتيديدهها را به دنبال خود ميكشد و در نهايت از بين ميرود. خلاصه آنكه تامعرفتي استوار و صحيح از خود و جهان و راهي كه بايد برگزينيم پيدا نكنيم بهاستقرار و ثبات دستنخواهيم يافتم. «يثبت الله الذين آمنوا؛ خداوند كسانيرا كه ايمان آوردند (حقايق را شناخته و به آن آرامش يافتند) به گفتار و انديشهمستحكم و ثابت در دنيا و آخرت تثبيت خواهد كرد». احساس دوگانگيشخصيتي كه در شما پديدار گشته است ظاهرا معلول همان بيثباتي دروني وتضاد بين مطلوب حقيقي و نداي جان شما با حالتي است كه در آن قرار داريد.اگر بتوانيد به نداي فطرت پاسخ مناسب بدهيد و حقيقت را دريابيد ايناحساس دوگانگي از بين خواهد رفت.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.